ذات زندگی به سبک گیاهخواران را، دوری از اسراف و آزار و آسیب تشکیل داده. ویژگیهایی که خریدهای دست دوم و علاقه به بازیافت را در اولویتهای شکل زندگی وگانها قرار میدهد.
بحث گیاهخواری و وِگان شدن، قدمتی طولانی دارد. البته این طور به نظر میرسد که در دههی اخیر اهمیت ویژهای پیدا کرده باشد. انقدر از ترویج فرهنگ گیاهخواری و وگان شدن زیاد میشنویم که حتی ممکن است احساس کنیم این مسئله هم این روزها رایج شده و به زودی فراموش خواهد شد! مُدها و ترویجهای صحیح، حتی اگر در ابتدا تنها یک شعار روشنفکرانه به نظر برسند، زمینهساز تحولات بسیار بزرگی خواهند شد. هزینههای بسیار زیادی در دنیا صرف میشود تا رژیم غذایی و سبک زندگی انسانها به سمت گیاهخواری و وگان شدن پیش برود. ظاهرا این مسئله به نوع استفاده از منابع دیگر و شکل خرید مردم در همه جای دنیا نیز ارتباط پیدا میکند. مثل خریدهای دستدومی!
گیاهخواری پلهی اول وگانیسم!
همهی وگانها گیاهخوار هستند، اما همهی گیاهخواران وگان نیستند! وگان شدن به تغییر کلی سبک زندگی و لایف استایل فرد در جهت حمایت از محیط زیست انسانها روی کرهی زمین میگویند. این تغییر با گیاهخواری شروع میشود. سبک زندگی وگان، یکی از ضروریات دنیای مدرن ما برای حفظ شرایط زیستی مطلوب است. گیاهخواری، به عنوان اولین پله به سوی وگان شدن، مجموعا انرژی فعال بیشتری در اختیار فرد قرار میدهد. فلسفهی وگان شدن و گیاهخواری این است که عادتها و کارهایی که باعث اذیت و آزار جانداران در محیط میشود را کنار بگذاریم. ممکن است احساس کنیم که کشتن حیوانات، یا مصرف زیاد از حد هر کالای تولیدی، و یا استفادهی نامحدود از منابع کرهی زمین حق ماست و شاید حتی ضرورت دارد. اما این یک اشتباه بزرگ است. کشتن حیوانات برای تامین تغذیه و دیگر مایحتاج انسانی موجب شده تا گازهای صنعتی و کربن دی اکسید بیشتر از حد مجاز وارد جو حیاتیِ کرهی زمین بشود و تبعاتی مثل تغییرات هوای کرهی زمین را به بار بیاورد. اما این همهی ماجرا نیست. وقتی از گیاهخواری صحبت میکنیم، یعنی اولین گام به سوی یک بازی سه مرحلهای که جایزهی آخر آن نجات دنیاست. بازی سه مرحلهای به اسم RRR!
مرحلهای اول کاهش (Reduce)
زیادهخواهی مادر تمام اشتباهات جبران ناپذیر بشر است! زیادهخواهی و سیری ناپذیری هیچ درمانی ندارد! آدمها اگر در چنگال زیادهخواهی اسیر شوند هیچوقت از هیچ چیز راضی نخواهند شد. چنین مسیری پایان خوشی ندارد. نه برای فرد و نه برای کرهی زمین. مهمترین قدم برای جلوگیری از پیشرفتن در چنین مسیری کم کردن است! کم کردن مواد مصرفی، کم کردن انتخابها، کم کردن استفاده از مواد اشتباه مثل پلاستیک. در مواردی مثل پلاستیک، باید مرحلهی کاهش را تا حد حذف پیش ببریم. میتوانیم برای گم کردن به دنبال جایگزین باشیم. مثل استفاده از ساکهای پارچهای به جای کیسههای پلاستیکی.
مرحلهی دوم استفاده مجدد ( Reuse )
اگر در کم کردن مشکل داریم یا برای حذف آماده نیستیم، به سراغ استفادهی مجدد برویم. مثلا، استفادهی مجدد از لباسهای قبلی. حتی گاهی میتوانیم وسایل قابل استفاده را بین خودمان و دوستانمان رد و بدل کنیم. در این صورت حق انتخاب بیشتری خواهیم داشت اما وارد چرخه مصرف نشدهایم. حتی میشود از بطریها و ظروف مختلف به شکلهای دیگری استفاده کرد. مثلا بطریهای آب، گلدانهای زیبایی از آب در میآیند.
مرحلهی سوم بازیافت ( Recycle )
و مرحلهی اخر که تنها یک گام با سعادتمندی کرهی زمین وجود دارد بازیافت است. وقتی از مرحلهی کاهش و استفادهی مجدد بگذریم، این بازیافت است که بدون استفاده و دست درازی به مواد اولیه جدید، مواد پیشین را به صورتی نو دوباره در دسترس ما قرار میدهد. بازیافت مرحلهی آخر است و پیچیدگیهای مخصوص به خودش را دارد. مثلا، ممکن است جدا کردن دورریختنیهای خانه به بخشهای مختلف کار سختی باشد. اما در عوض، پایان این مرحله یعنی پایان بازی. پایان این بازی به همه سود میرساند.
اهمیت دست دوم بودن!
این سه مرحله اهمیت ویژهی خریدهای دست دوم را پر رنگتر میکند. خریدهای دست دوم هم باعث کاهش مصرف ما میشود، هم کمک میکند بسیاری از تولیدات مطلوب پیشین را مجددا مورد استفاده قرار بدهیم، و هم میتوانند وارد چرخهی بازیافت شوند. تمامی این مراحل یعنی دست درازی به مواد اولیه صورت نمیگیرد، زبالهی جدیدی تولید نمیشود. و نهایتا کاری که به آسیبهای محیط زیستی دامن بزند انجام نشده است. پس کرهی زمین از آسیب در امان مانده و این خودش نشان دهندهی گام مثبت گیاهخواری برای نجات کرهی زمین است.
چه گفتیم؟
گیاهخواری شاید قدمی کوچک و حتی یک انتخاب شخصی در رژیم غذایی افراد به نظر برسد. اما حقیقت این است که فلسفهی انجام کارهایی که موجب آسیب به جانداران نشود از یک رژیم غذایی فراتر است. فرهنگ خرید و مصرف دست دومی و بازیافت، در ادامهی کاهش انتخابهای مصرفی، به راحتی به دست نمیآید. شاید به همین دلیل باشد که هزینههای بسیار کلانی در جهت تغییر فرهنگ مردم در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته اختصاص داده میشود. فرهنگی که مردم را تشویق به گیاهخواری، خرید دست دوم، و بازیافت داشتههایشان بکند!