تاریخچه‌ی کوتاهی از فشن دست دوم!

Rate this post

چرا تاریخچه؟

فرهنگ دست‌دوم خریدن کم‌کم جای خودش را بین مردم ایران هم پیدا می‌کند! این راه دنیاست تا سیاست‌هایش را فراگیر کند. از ابتدای تاریخ نیز همینطور بوده. در مورد فرهنگ خریدهای دست‌دومی این اصلا بد نیست! بخش‌های دست‌دوم فروشی سایت‌هایی مثل ebay، ممکن است باعث شوند تا مجسمه‌ی یک آسیایی که در شرق امریکا زندگی می‌کند، سر از خانه‌ی یک اروپایی در جنوب افریقا دربیاورد. و یا لباس وینتاژ یک خانم روس، نصیب یک دخترخانم هلندی بشود! آشنایی ما در ایران با این تفکر دست‌دوم خریدن، در واقع ثمره‌ی یک تاریخ از خرید و فروش‌های دست‌دومی است. آنچه از ابتدا با روش قرض دادن و قرض گرفتن لباس‌ها و هدیه دادن اکسسوری شخصی شروع شده، حالا دیگر رنگ و بوی یک تجارت محیط زیستی را به خودش گرفته است. اما این فرهنگ خرید فشن دست‌دوم واقعا از کجا به شکل جدی شروع شده و در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارد؟

قرون وسطی تا دوران تجدد

خیلی از ما به اشتباه فکر می‌کنیم که فرهنگ خرید لباس‌های دست دوم باید با تاناکورا پوشیدن ارتباط داشته و اصولا یک اتفاق نسبتا جدید باشد. اما اینطور نیست. بین قرون 13 و 14 میلادی در اروپا- یعنی درست در اواخر قرون وسطی و شروع دوران تجدد- خرید لباس برای همه امکان پذیر نبود. مد و فشن در آن دوران طوری بود که لباس‌ها پارچه‌ی بسیار زیادی می‌بردند. همه‌ی لباس‌ها دست‌دوز، و دارای میزان قابل توجهی خرج کار بودند. همین واقعیت، لباس را به یک کالای لوکس و متعلق به یک طبقه‌ی خاص تبدیل می‌کرد. لباس‌ها از چنان مرغوبیتی برخوردار بودند که معمولا چندین دهه به همان شکل اولیه باقی می‌ماندند. لباس‌ها از مادران و پدران به دختران و پسرانشان به ارث می‌رسیدند، یا حتی ارباب‌ها به عنوان پاداش به برده‌هایشان از لباس‌هایشان هدیه می‌دادند. بازارها و کوچه‌ها محل اصلی مبادله و خرید و فروش این فشن دست‌دوم بودند. ایتالیا با ونیز و فلورانسش در صدر کشورهای معروف در فروش لباس‌های دست‌دوم مرغوب بود. تا جایی که اولین فروشگاه دست‌دوم فروش لباس در خود فلورانس شکل گرفت.

قرن نوزده و بیست، دست‌دوم غمگین

این رونق بازار فروش فشن پرزرق و برق دست‌دومی تا اواسط قرن نوزده ادامه داشت. اما در اواسط قرن نوزده میلادی تا اوایل قرن بیستم، اتفاقی در خیاطی افتاد که تاثیر زیادی روی فروش لباس‌های دست‌دوم داشت. تولید لباس‌های آماده با اندازه‌های استاندارد در تولیدی‌ها، حسابی نظر مردم را به خودش جلب کرد. تا حدی که لباس‌های دست‌دوم دیگر طالبی نداشتند و اروپایی‌ها به ناچار آن‌ها را به مناطق نیازمندتری مثل کشورهای افریقایی صادر کردند.

این بی اعتنایی به پوشاک دست‌دوم ادامه داشت تا اینکه شعله‌های جنگ جهانی دوم، نیاز بازار را تغییر داد. با شرایطی که جنگ به وجود آورده بود، نه مواد اولیه برای تولید لباس به راحتی به دست می‌آمد و نه حتی مشتری‌ای برای تولیدات نو و لباس‌های جدید وجود داشت. ایتالیا یک بار دیگر پیش قدم شد تا بازارچه‌ای از لباس‌های به جا مانده از قربانیان جنگ، و یا لباس‌های اهدایی افرادی که خانه و زندگی‌شان را در جنگ از دست داده بودند به پا کند. با اینکه تصور خرید از چنین بازارچه‌ای غم‌انگیز به نظر می‌رسد، اما استقبال از چنین بازاری آنقدر بی‌نظیر بود که خیلی زود مغازه‌هایی با همین فرهنگ در فرانسه و انگلستان هم افتتاح شدند. ظاهرا، مردم که از صدمات جنگ اوضاع اقتصادی جالبی نداشتند، از خرید چنین لباس‌هایی خیلی هم خوشحال بودند!

جمعیتی که پس از جنگ از اروپا به امریکا مهاجرت کردند تا برای خودشان رویایی بسازند و زندگی را از نو شروع کنند، روز به روز رو به افزایش بود. در شرایط جدید زندگی، ظاهر دوباره نقش مهمی بازی می‌کرد. در حالی که اوضاع برای مهاجرین امریکای شمالی خوب نبود، آن‌ها به ناچار به دنبال خرید لباس‌های دست‌دوم بودند تا ظاهر قابل قبولی را با یک قیمت مناسب برای خودشان دست‌وپا کنند.
اما خیلی زود اوضاع اقتصادی در دنیا تغییر کرد و مد و لباس صنعتی شد. افراد حالا دیگر لباس‌های نوی خیلی زیادی در اروپا و امریکا داشتند. انقدر زیاد که ترجیح می‌دادند آن‌ها را دور بریزند و یا در شرایط بهتر، برای فروش به کشورهای در حال توسعه بسپارند.

ظهور وینتاژ

اتفاق بامزه‌ای، لباس‌های فرستاده شده به کشورهای جهان سوم را به خانه‌ی اصلی‌شان در اروپا و امریکا بازگرداند. بعد از اینکه صنعتی شدن مد و فشن کاری کرد تا کشورهای پیشرفته پر از طراح لباس شوند و ایده‌ها به پایان برسند، مطرح شدن چند هنرمند جهان‌سومی باعث شدن تا استایل وینتاژ یا دست‌دوم پوشی به امریکا بازگردد. در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست‌و یکم، فروشگاه‌های دست‌دوم فروشی با نام جدید فروشگاه‌های لباس وینتاژ دوباره مشغول به کار شدند. اما اینبار خرید از آن‌ها به دلیل فشن وینتاژ بود نه از روی ضعف اقتصادی.

دوران ما

در دهه‌های اخیر اما صنعت فشن و پوشاک به یکی از مخرب‌ترین آلاینده‌های محیط‌زیستی تبدیل شده است! این غول بزرگ و شاخه‌های متعدد آن، طوری عمل می‌کنند که انگار همه قرار است یک مدل اینستاگرامی و یا سفیر یک برند پوشاک باشند. همین خودش یعنی استفاده‌ی بیشتر از منابع محیط‌زیستی و تخریب بیشتر محیط زیست. در چنین شرایطی، تغییر سبک زندگی آدم‌ها به نفع محیط زیست باعث شده تا کمتر به دنبال خرید لباس‌های دست‌اول باشند و با بهبود دادن وضعیت لباس‌های دست‌دوم، این فرهنگ را جایگزین کنند. فرهنگی که حالا به کشور ما هم وارد شده و سایت‌ها و اپلیکیشن‌های محیط ‌زیستی زیادی سعی در گسترش فرهنگ خرید و فروش فشن دست‌دوم دارند.

ممکن است این مقالات را هم دوست داشته باشید:

اگر شما هم اطلاعاتی در این زمینه دارید با ما در میان بگذارید :

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.