فرهنگ دست دومی: بیشتر می‌خریم یا بیشتر می‌فروشیم؟

Rate this post

با ایجاد فرهنگ تجارت دست‌دوم، چرخه‌ی خرید و فروش با سرعت بیشتری کار خواهد کرد، در حالی که هیچ خرید یا فروشی به منابع محیط زیستی دست‌اندازی نمی‌کند و هر بار خرید در واقع احتمال فروش بیشتر است.

مرغ یا تخم مرغ؟

هر فروشی نیازمند خریدار و هر خریدی نیازمند فروشنده است! واضح‌ترین اصل بازار! اما اگر کمی بیشتر دقت کنیم، فهمیدن اینکه اول فروشنده‌ها پا به عرصه‌ی وجود گذاشتند و یا خریداران سر و کله‌شان پیدا شد شبیه به پیدا کردن ریشه‌ی مرغ و تخم مرغ است! برای جلوگیری از افتادن در این دور باطل، بهترین کار این است که به جای اولویت، «نیاز» را بررسی کنیم. نیاز که به نوعی از نقص و کمبود ریشه می‌گیرد، اولین محرک اصلی برای طلب کردن است. آدم‌ها چون از یک چیز به خصوص کم دارند و یا حتی آن را ندارند، نسبت به آن احساس نیاز پیدا می‌کنند. پس می‌توانیم اینطور نتیجه گیری کنیم که خریدار چون بر اساس نیازش سریعتر وارد عمل می‌شود، کمی قدیمی‌تر از فروشنده است. با همین پیش‌فرض قصد داریم بررسی کنیم که چرا اصل فروش به عنوان یک فرآیند پیچیده‌تر، بازار خرید در فرهنگ دست‌دومی را حفظ می‌کند!

چرا باید نداشته‌هایم را بخرم؟

ما برای بقا نیاز به خرید داریم! بخشی از این خرید، مرتبط با خریدهایی است که مستقیم به آب و غذای ما مربوط می‌شوند و روی صحبت ما در حال حاضر آن‌ها نیستند. منظور این مقاله از بقا، بقای ذهنی است. ما به عنوان انسان، همان اندازه که به غذا نیاز داریم، به محبت و دیده شدن نیز نیاز داریم. (از استثنائات انسانی صرف‌نظر می‌کنیم.) این دیده شدن در یک فضای رقابتی با انسان‌های دیگر به وجود می‌آید. و حتی در رقابت با خودمان! گاهی نیاز داریم، بیشتر از گذشته به خودمان توجه کنیم. پس با گذشته‌ی خودمان هم وارد رقابت می‌شویم. خرید کردن، به معنای پرداخت بهایی مشخص برای دریافت یک کالا یا محصول مورد نظر، به ما احساس ارزش می‌دهد و در بسیاری موارد، خریدهای ما در جهت کاری برای خودمان است. حتی زمانی که برای کس دیگری خرید می‌کنیم، کار ما ایجاد فرهنگ دیده شدن و ارزش دادن به خودمان است. پس خرید کردن، یک اصل فرهنگی در جوامع انسانی است که برای بقای احساسی انسان‌ها مفید و ضروری است.

چرا باید داشته‌هایم را بفروشم؟

یکی دیگر از جنبه‌های توجه به خود، از دست ندادن است. ما انسان‌ها دوست نداریم هیچکس و هیچ چیزی را از دست بدهیم. حتی زباله‌هایی که از نظر جنس بدبو و یا رقت‌انگیز نباشند را با اکراه دور می‌ریزیم. ما ذاتا، دوست نداریم جای خالی چیزی را تحمل کنیم. پس فورا آن را جایگزین می‌کنیم. فروش، با جایگزین کردن بها در مقابل خدمات یا محصول، احساس به دست‌آوردن را جایگزین از دست دادن می‌کند. به عبارتی دیگر، فروشی که در آن به ما احساس سود دست بدهد، همان کار خرید را برای ما خواهد کرد. همین پیش فرض اهمیت بسیار زیادی در مورد فرهنگ فروش دست‌دومی پیدا خواهد کرد. جایی که فروش، در واقع یک خرید مجدد است!

فروشندگی بیشتر، خرید بیشتر، فروشندگی بیشتر، احساس بهتر!

فروشندگی فرآیند پیچیده‌تری دارد. چرا؟ خریدار فقط بر اساس نیازش دست به خرید می‌زند، اما فروشنده باید نیازها را شناسایی کند، نیاز را ایجاد کند، گاهی حتی تولید کند. در دهه‌های اخیر، این تشنگی فروشندگان برای جذب مشتری و خریدار بیشتر، لطمه‌های جبران ناپذیری به محیط زیست وارد کرده است. اما این فقط تقصیر آدم‌های ناآگاه یا جاه‌طلب نیست. ذات آدمیزاد به دنبال آن شادی اولیه‌ی خرید است و به محض اینکه یکبار تجربه‌ی پاداش خرید و فروش را احساس کرد، بیرون آمدن از این چرخه‌ی جذاب دیگر کار ممکنی نیست و پیدا کردن شادی بیشتر کار سخت‌تری خواهد بود. پس برای احساس بهتر، به سراغ فروش بیشتر، قیمت بالاتر وتولیدات زیادتر می‌رویم. چرخه‌ای که در ذات ما را ناراحت‌تر، منابع ما را کمتر، و فرهنگ ما را تضعیف می‌کند. در حالی که اگر در مورد فرهنگ فروش، و دلایل افراد برای خرید و فروش به همه آموزش کافی و لازم داده شود، کسی به دنبال تولید اضافی برای فروش نخواهد رفت. از آن طرف نیز، افراد، خریدشان را با تولیدات گذشته تنظیم می‌کنند. این یعنی به جای خرید لباس، یا وسایل نو، به سراغ خرید کالاهای دست‌دوم با کیفیت مناسب می‌روند. پس، خودشان هم می‌توانند داشته‌هایشان را بفروشند. در واقع خرید دست‌دومی، نیاز به تنوع را سریع‌تر و بهتر پاسخ می‌دهد. چون یک فرد، می‌تواند با فروش لباسش که شاید یک یا دوبار آن را پوشیده، سه یا چهار دست لباس جدید بخرد و حتی آن‌ها را هم بدون اینکه آسیبی به آن‌ها زده باشد بفروشد. این یعنی فروش بیشتر. در چنین شرایطی، ما فقط فروشنده‌هایی خواهیم داشت، که گاهی خرید هم می‌کنند. پس، هم احساس پاداش را دارند، هم زندگی آن‌ها حالا دیگر با تنوع بیشتری پیش می‌رود، و هم سیاره‌ی ما در امان خواهد ماند.

ممکن است این مقالات را هم دوست داشته باشید:

اگر شما هم اطلاعاتی در این زمینه دارید با ما در میان بگذارید :

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.