قرارگیری شرکتها در شرایط بحرانی دور از ذهن نیست. مهم این است که نحوه صحیح برخورد مدیران با کارکنان در این مواقع بحرانی چگونه باشد. آیا اخراج کارمند راهکار است یا اشتباهی است که مدیران انجام میدهند؟ برای آگاهی بیشتر در این زمینه، همراه ما باشید.
اهمیت عملکرد صحیح مدیر در شرایط بحرانی
همان گونه که میدانید امکان قرارگیری شرکتها و کسبوکار در شرایط بحرانی وجود دارد و حتی با توجه به اوضاع اقتصادی که گریبانگیر تمامی مردم جامعه شده است، این احتمال نسبت به گذشته قویتر شده است.
اما اگر مدیر شرکت یا کارفرمای کسبوکار هستید، باید بدانید که در شرایط بحرانی بهترین تصمیم چیست و نحوه درست برخورد با کارمندان در این مواقع چگونه باید باشد؟
اخراج کارمند میتواند راهگشا باشد یا باعث بیشتر شدن مشکلات و سختتر شدن بحران ایجاد شده در شرکت خواهد شد؟
اگر مدیری توانا باشید، قطعا میتوانید راهکارهای مناسب و اصولی را برای حفظ موقعیت شرکت و کارکنان پیدا کنید و گروهتان را در مسیری که درست است، حرکت دهید.
اهمیت توانا بودن یک مدیر به گونهای است که بسیاری از شرکتهای مطرح دنیا در زمان انتخاب مدیران، بیش از هر نکتهای به توانایی آنها در مدیریت و عملکرد درست آنها در مواقع بحرانی توجه میکنند. چراکه معتقد هستند مدیر باکفایت در زمان بحران، همانند کاپیتان کشتی است که مقتدرانه و با تفکر مانع از غرق شدن کشتی در هنگام طوفان میشود.
اقدامات مدیران موفق در شرایط بحرانی
مشخص کردن اهداف و انتظارات صحیح
اولین و مهمترین اقدامی که یک مدیر موفق در زمان بحران انجام میدهد، این است که هرگز دست از اهداف تعیین شده برنمیدارد و بلافاصله با ایجاد بحران تصمیم عجولانهای نمیگیرد.
چنین مدیرانی انتظارات خود از کارمندان در زمان بحران را بالاتر از توان و شخصیت کاری آنها نمیبرند و با درنظر گرفتن شرایط موجود از کارمندان خود انتظار همکاری دارند.
آنها آرامش خود را حفظ میکنند و بیش از هرکاری به بررسی علت ایجاد بحران میپردازند. مدیران توانا اجازه نمیدهند مشکلات بر عملکرد صحیح کارمندان تاثیر منفی بگذارد و نارضایتیهای مختلفی را در بین کارمندان ایجاد کند.
استرس بیش از حد، تنها باعث ایجاد خستگی و اضطراب در بین کارمندان میشود و مدیران موفق برای پیشگیری از ایجاد این وضعیت به گفتگو با سایر کارمندان شرکت و شنیدن نظرات و راهکارهای آنها میپردازند.
کمک گرفتن از روانشناس
کارمندان یک شرکت، همانند اعضای بدن یک انسان هستند و مدیر مغز آن است. بنابراین مدیران برای آنکه در کنار بحران ایجاد شده گرفتار رفتارهای غیر حرفهای و متشنج کارمندان نشوند، سلامت جسمی و روحی کارمندان خود را در اولویت قرار میدهند.
از روانشناس خبره کمک میگیرند تا از ایجاد مشکلات روحی و روانی کارمندان خود، پیشگیری کنند. چرا که مطمئنا جوی که با بحران و مشکلات آلوده شده است، سلامت روحی و روانی کارمندان را نیز به خطر میاندازد.
هرچقدر هم مدیر توانا و قدرتمند باشد، قطعا نمیتواند تاثیری که یک روانشناس در بهبود شرایط روحی کارمندان میگذارد، داشته باشد.
ایجاد تغییرات جدید
مدیران موفق افرادی هستند که با وقوع بحران از ایجاد تغییرات جدید نمیترسند. آنها سعی میکنند با کمی تحلیل و بررسی روشهای کاری و همچنین عملکرد کارمندان، تغییرات مفیدی را اعمال کنند. این تغییرات میتواند هم در مورد کارهایی که انجام میدادند باشد و هم میتواند در مورد یک یا چند کارمند اتفاق افتد.
مثلا اگر شما مدیر یک شرکت باشید و با وقوع بحران متوجه شوید راهی که میرفتید اشتباه بوده است، نترسید و به بررسی و تحقیق بیشتر راه جدیدی را برای رسیدن به اهدافتان پیدا کنید.
یا اگر کارمندان آنطور که باید به وظایف خود عمل نمیکنند و آنگونه که شما انتظار دارید خلاقیت و هوش کاری لازم را ندارند، میتوانید از جایگزین کردن کارمندی لایقتر و خلاقتر استفاده کنید.
چرا که ممکن است با چشمپوشی از عملکرد کارمندانی که به وظیفه خود به خوبی عمل نمیکنند باعث میشود نه فقط در دوران بحران بلکه در طولانی مدت نیز به شرکت و دیگر کارمندان نیز آسیب وارد شود.
صحبت با کارمندان
قطعا زمانی که در شرکت یا در یک کسبوکار مشکلی بروز میکند، نه تنها مدیران بلکه کارمندان نیز از آن مطلع خواهند شد. مدیران موفق معمولا سعی میکنند در این شرایط بهتر است کارمندان را در جریان مشکلات و مسائلی که ممکن است برای شرکت ایجاد شود، صحبت و گفتوگو کنید.
بهترین رفتاری که یک مدیر در شرایط بحرانی میتواند با کارمندان داشته باشد بازگو کردن تمامی اتفاقات و واقعیاتی است که شرکت را درگیر ساخته است. با این روش اعتماد کارمندان بیش از گذشته جلب میشود و انگیزه آنها برای ادامه وظایف خود از بین نمیرود.
کارمندان زمانی که ببینند در سختترین شرایط نیز همچنان همانند عضوی از گروه دیده میشوند، قطعا شرایط موجود را درک کرده و همراهان خوبی برای عبور از مشکلات خواهند بود.
کمک گرفتن از کارمندان
شاید برای یک مدیر سخت باشد که کارمندان خود را از بحران ایجاد شده آگاه سازند چه برسد به اینکه بخواهند از آنها برای حل این مشکلات کمک بگیرند. اما این تفکر غلط و کاملا غیر هوشمندانهای است. این کاملا بدیهی است که در شرایط بحران تمامی اعضای یک شرکت از مدیر تا کارمند جز تحت فشار قرار بگیرند و همین امر استرس، ترس و بیهدف بودن را در آنها تقویت میکند.
راهکار ساده و در عین حال هوشمندانه کمک گرفتن از کارمندان است. به جای آنکه به دنبال راه حل در بیرون از شرکت باشید، کلید حل بسیاری از مشکلات را در داخل خود شرکت و در بین کارمندان جستجو کنید.
مطمئن باشید که کارمندان زمانی که احساس کنند حضورشان و تواناییهای فردی آنها در شرایط بحرانی مفید و موثر است، انگیزه بالایی خواهند یافت و همانند دارویی محرک و تاثیرگذار، باعث رشد انگیزه و روحیه کاری خود و دیگر اعضای گروه خواهند شد.
اعتماد نکردن به کارمندان و دور کردن آنها از خود و مشکلات کاری، شور و شوق، انگیزه و اعتماد را به کشتن میدهد.
جلوگیری از تضعیف روحیه کارمندان
متاسفانه یکی از پیامدهای فراگیر در شرایط بحران، تضعیف روحیه کارمندان است. در این صورت همانگونه که بارها بیان شد، کارمند دیگر انگیزه و شوقی برای ادامه راه نخواهد داشت و این مسئله تاثیری قابل توجه بر عملکرد کاری وی بهویژه در زمانی که به درستتر کار کردن نیاز است، خواهد گذاشت.
مدیر موفق سعی میکند از کارهایی که باعث تضعیف روحیه کارمندان میشود، دوری کند. مثلا زمانی که شرکت از لحاظ مالی دچار بحران شده است، تمامی امتیازاتی که پیشتر به کارمندان داده میشد، به یکباره از سوی مدیریت قطع میشود.
این عمل تنها به بدتر شدن وضعیت موجود کمک میکند. این در حالی است که بهترین کار برای جلوگیری از وقوع این سری مشکلات، دوام برخی از امتیازات به روال گذشته است. درواقع مدیر میتواند امتیازاتی که واقعا به ادامه کار شرکت ضرر میزند را قطع کند، ولی برخی از آنها را همچنان برای نگه داشتن روحیه کارمندان حفظ کند.
مقصر ندانستن کارمندان در بحران ایجاد شده
متاسفانه یکی از عادتهای بد برخی از مدیران، ارتباط مستقیم عملکرد و رفتار کارمندان در ایجاد بحران است. به بیانی سادهتر این مدیران تمامی مشکلات ایجاد شده را به دلیل عملکرد کارمندان میدانند و آنها را مواخذه و بازخواست میکنند.
این در حالی است که قطعا اینچنین نیست و تصمیمگیریها و اقداماتی که مدیر یک شرکت انجام میدهد بیش از رفتار یک کارمند میتواند در بروز بحران تاثیرگذار باشد.
البته نباید از این نکته غافل شد که عملکرد نامناسب کارمندان بیتاثیر در بروز بحران نیست ولی بیانصافی است که تمام مشکلات را به خاطر عملکرد ضعیف و قصور کارمندان بدانیم.
بهترین راهکار در چنین زمانی دوری از هرگونه خشونت و رفتار توهینآمیز با کارمندان است. مطمئنا در بین کارمندان هستند کسانی که به کار خود و محیطی که در آن فعالیت میکنند عشق دارند و با تمام وجود وظایف خود را دنبال میکنند. مدیر موفق با رفتار غلط و ناعادلانه شور و علاقه این کارمندان را تضعیف نمیکند و آنها را از خود دور نمیسازد.
رفتار محترمانه و دوستانه با کارمندان
کاملا بدیهی است که هنگام بروز مشکلات و قرارگیری شرکت در بحران، همه بهویژه مدیران در فشار قابل توجهی قرار بگیرند. بهترین رفتار در چنین شرایطی داشتن رفتاری محترمانه با سایر کارمندان و حفظ ارزشهای اخلاقی است.
به بهانه بد بودن اوضاع پرخاشگرانه صحبت نکنید و با رفتارهای آزاردهنده که قطعا در شان یک مدیر با کفایت نیست، کارمندان را از خود دور نکنید و نرنجانید. شرایطی را ایجاد کنید که کارمندان احساس امنیت داشته باشند و تصور نکنند با یک خطای سهوی قرار است در مقابل دیگران با برخورد ناشایست و توهینآمیز مدیر مواجه شوند. با رفتارتان به آنها اطمینان خاطر دهید که هرگز شان و منزلت آنها را زیر سوال نمیبرید.