هنر، ارزشش را از منابع مختلفی میگیرد. اما لذتش گاهی فقط در یک لحظه اتفاق میافتد. برای تکرار این احساس لذت، بسیاری از دستاندرکاران دنیای هنر، اقلام به جا مانده از یک اجرای زنده را به صورت دست دوم حفظ میکنند.
همهی ما تقریبا میدانیم به چه چیزی هنر میگوییم اما در بیان این که دقیقا چیست و چطور به وجود میآید دچار مشکل میشویم. یکی از اقلام هنر، گونههایی هستند که در لحظه به وجود میآیند و در لحظه از بین میروند. مثلا هنر اجرا، مهمترین گونه با ویژگی در لحظه بودن است. هیچ دو اجرایی شبیه به هم نیستند. چه اجرا تئاتر باشد، چه استندآپ، چه کنسرت، چه حرکات موزون، همه در لحظه شکل میگیرند و اجرای مجدد آنها به هیچ وجه یکسان با تجربهی قبلی نیست.
اما تلاش این است که تا آن جایی که میشود، تاثیر اجرای این هنرها را ثابت نگه دارند، افراد در دنیای هنر، ترجیح میدهند تا شکل تجربهی لذت را در افراد نسبتا یکسان نگه دارند. راهکارهای مختلفی، از استفادهی مجدد از لباس آلات موسیقی گرفته تا حتی فروش آنها در حراج اجناس دست دومی، همه در جهت تکرار لذت، در یک هنر تولید شده در لحظه هستند.
انبارهای تئاتر، محل ذخیرهی لذتهای دست دوم
یکی از متداولترین راهها برای حفظ و ثابت نگه داشتن کیفیت یک اجرای زنده، استفاده از اکسسوری یا دکور یکسان است. این داستان برای چند شب پشت سر هم کار سختی نیست. اما تصور کنید که این اجرای زندهی هنر قرار باشد سالی یک بار، یا دو سالی یک بار روی صحنه برود. اصلا تصور کنید که بسیاری از این اجناس و وسایل دکوری، دوباره بتوانند در اجراهای هنری دیگر استفاده بشوند. از این رو، انبارهای بزرگی برای حفظ و نگهداری از این اکسسوار دست دوم تعبیه شده که گروه اجرای یک هنر مشخص بتوانند در اجراهای بعدی نیز از آنها استفاده کنند. با این کار هم هزینهی بسیار زیادی پس انداز میشود و هم امکان ایجاد مجدد لذت شب اول اجرا ، دو چندان میشود.
سمساریهای هنر، حامیان مالی هنر در لحظه
از سمساریهای قدیمی چقدر به یادتان مانده است؟ البته این سمساریها همچنان وجود دارند اما به شکل تخصصیتری کار میکنند. یکی از کارهای تخصصی سمساریها در دنیا، دادن وامهای هنگفت بابت خرید دست دوم وسایل به جا مانده از یک اجرا است. از لباس و ساز و ظروف گرفته، تا کلاه و پرده و گلدان و میز، پاون شاپ ها و یا همان سمساریهای بزرگ حامی هنر، بابت خرید این وسایل کار جالبتری هم انجام میدهند. آنها به شرط خرید دوباره از آن گروه هنری مشخص، پولی بیشتر از ارزش وسایل اجرا را در اختیار گروه هنری قرار میدهند. آنها با چنین کاری هم حمایت مالی کردهاند، هم تضمینی برای خرید اجناس دست دوم به جا مانده از اجراهای بعدی را به آنها دادهاند.
مزایدهی لذت در شب پس از اجرا
گاهی هنر در لحظه، ارزش عجیبی پیدا میکند. یک لحظهی ماندگار در تئاتر، از یک لحظهی ماندگار در سینما میتواند گران قیمت تر نیز باشد. کافی است تا بازیگر یا نوازنده، حس و روح خاصی به یک شئء مشخص روی صحنه ببخشد. آنوقت است که ثروتمندان و هنر دوستان زیادی، حاضر به پرداخت پولهای هنگفتی برای تصاحب آن لذت دستدومی میشوند.
مزایدهها محل خوبی برای فروش اجناسی است، که یک اجرای در لحظه را جاودانه کردهاند. این اجناس دست دوم، فارغ از اینکه بادبزن باشند یا یک کتاب، ممکن است بعد از مزایده سر از موزه نیز در بیاورند.
موزههای هنر، بقای دست دوم
اگر یک اجرای در لحظه از موسیقی، داستان، اپرا یا هر نوع دیگری به درجهی مشخصی از محبوبیت و کیفیت برسد، و یا حواشی پیرامون آن، این هنر را حائز اهمیت کند، دیگر از یک لذت ساده فراتر رفته است و یک سرمایهی ملی، بینالمللی و یا شاید حتی تاریخی به حساب میآید.
این جاست که موزهها وارد عمل میشوند تا با جایگزین کردن عنوان دست دوم به جای دورریز، این سرمایهها را نجات بدهند. در دنیا، بسیاری از موزهها، حتی انبارهایی برای حفظ دکور و اکسسوارهای یک نوع هنری ماندگار دارند. انبار متعلقات تئاتری، در خانه موزهی تئاتر ملی آلمان، از این نمونههاست که حتی این وسایل را برای اجراهای مشابه، اجاره نیز میدهد. یک نمونهی عالی در استفادهی درست از دست دومهای ارزشمند، برای تکرار لذتی که از هنر میبریم.
در کل، هنر، ارزشش را از منابع مختلفی میگیرد. اما لذتش گاهی فقط در یک لحظه اتفاق میافتد. برای تکرار این احساس لذت، بسیاری از دستاندرکاران دنیای هنر، اقلام به جا مانده از یک اجرای زنده را به صورت دست دوم حفظ میکنند. یا آن را به موزه میبخشند. شاید در مزایدهها آن را بفروشند و شاید سمساریهای مدرن، از دور ریختن آنها جلوگیری کنند. نکتهی مهم در اینجا این است که درک صحیح از ارزش انواع اقلام دست دوم، به نوعی خودش هم یک هنر است.