برای خلق آثار هنری آینده، یکی از بهترین ابزار در دسترس که میتواند به محیط زیست نیز کمک کند، خلاقیت در بازیافت و بازتولید آثار هنری است.
آشغالهای ماندگار!
بازیافت مادر دستدومیهاست! البته جای تعجب هم ندارد! هر آنچه ما دورریختنی، یا به عبارت عام آشغال، تلقی میکنیم، الزاما دورریختنی نیست! فقط، ما سلیقه، دید، حوصله و یا شاید خلاقیت لازم برای تغییر کاربری، یا تغییر ظاهری آن را نداریم! هنرمند، کسی نیست که میلاردها دلار خرج خرید مواد اولیهی درجه یک و دست اول برای تولیدات کپی شده بکند! ماندگاری افرادی مثل پیکاسو در هنر نقاشی به دلیل همین نگاه انقلابی است. بهترین نمونههای هنری یک بار تولید شدهاند و کپی کردن حتی با قیمت گزاف ارزش خاصی به این تولیدات نمیدهد. اصالت یک اثر هنری، به داستان و روح آن اثر است. آن هم نه یک داستان تحمیل شده و زورکی! هنرمندان، خلاقیتشان را در بسیاری موارد مدیون محدودیتها هستند. آنها با استفادهی دوباره برای تولیدات زیبا و ماندگار ثابت میکنند که دید هنری خلاق دارند!
از رنگها تا طرحها، همه دستدومی هستند!
قرار نیست حتما خلاقیت از ذات تا شکل بیرونی اثر را شامل بشود. نه اینکه چنین خلاقیتی مطلوب نیست یا بد است! نه! اما برای تولید یک اثر هنری همین که از مواد اولیهی دور ریز و دست دوم استفاده بکنیم، کافی است. در بسیاری کشورهای دنیا، ژانر هنری بازیافت چنان متداول شده که هنرمندان انتخاب میکنند میخواهند در چه زمینهی بازیافتی خلاقیت داشته باشند. گاهی اوقات آنها مواد دور ریز را به همان شکل در بدنهی کارشان استفاده میکنند. بعضی مواقع از ابزار و وسایل دیگر برای تغییر و نو کردن این مواد استفاده میکنند. گاهی نیز یک مجموعه از مواد بازیافتی را با هم ترکیب میکنند تا از یک مجموعهی بازیافتی جدید یک هنر تازه خلق کنند. اگر حوصله، و زمان به آنها اجازه بدهد، ممکن است این خلاقیت بازیافتی تا دگرگونی داستان اثر هم پیش برود.
سه نام بزرگ در یک لیست بینهایت!
لئو سئووِل (Leo Seowel) یکی از آن هنرمندانی است که در نیم قرن اخیر، برای استایل بازیافتی منحصر به فرد خود شهرت جهانی به دست آورده. آثار خاص و زیبای او همه از مواد دست دوم و دورریز از سراسر دنیا تهیه شدهاند. او خودش معتقد است که با این روش، میتواند آثاری با روح جهان وطنی تولید میکند که خلاقیت آن منحصر به یک جغرافیای محدود نیست. لئو از بسیاری از موزهها و شرکتها و کلکسیونرها، پلاستیکها و رنگهای دور ریزشان را میگیرد تا به بازسازی آثار هنری معروف مثل اسب تروا و یا مسیح بر صلیب بپردازد. لئو نمایندهی بسیار خوبی برای هنرمندان بازیافتی است که از مواد تا طرح نهایی آنها از دست دومها به حساب میآید.
هنرمند دیگری که شورومها و نمایشگاههایش از اروپا تا امریکا و آسیا شهرت دارد، دِرِک گورز (Derek Gores) است. او از مجلات، روزنامهها، صفحات پاره شده از کتابهای جدید و قدیمی، و نقاشیهای دیگران، چنان تابلوهای ماندگاری خلق میکند که منتقدین معتقدند سخت است بگوییم او نویسنده است، یا نقاش و یا یک مجسمهساز! آثاری که از دور ترکیبی عجیب و پیچیده از نوشته و طرح هستند، اما از نزدیک در واقع یک نقاشی یا عکس شاخص هستند که با داستان یا شعر ترکیبی روی بدنهشان، ارتباط دارند. آثاری که خلاقیت از گوشه گوشهی آنها مشخص است و از الف تا ی ذوق بازیافتی دارند. درک، ارزشی را که برای عکاسی پرتره قائل است وارد کارهای کلاژ خودش کرده و مجموعهی هنری عجیب و تحسینبرانگیزی خلق کرده است.
اما کایلی بین ِ( Kylea Bean) جوان و خوش ذوق در میان لیست هنرمندان خلاق از همه پر کارتر است. از برندهای معروف گرفته تا آژانسهای تبلیفاتی و مجلات همه به دنبال همکاری با او هستند. ویژگی کاری او چیست؟ جان دادن به فراموششدگان. مجلات زیادی از او به عنوان مسیح دستدومیها یاد کردهاند چرا که خلاقیت عجیبی در زنده کردن وسایل و اشیائ متداولی دارد که انگار دیگر برای ما جذابیتی ندارند. او حتی در بسیاری پروژه های شخصی شرکت میکند تا از وسایل دستدومی که افراد سود و مصرفی در آن نمیبینند آثاری بینهایت زیبا و منحصر به فرد خلق کند. ویژگی دیگر آثار او، ساختن ماکت و تصویرسازی برای ایدههای بزرگ علمی، و یا تخیلات بشری است!
خلاقیت باید در نگاه تو باشد نه در آنچه به آن مینگری!
همهی این نامها یک مسئله را عمیقا درک کردهاند! خلاقیت در مصرف گرایی نیست، بلکه در میل به تولید است. این که ما برای هنرمند شدن و خلق آثار جاودانه به دنبال نابودی منابع باشیم از انرژی فعالیت ما کم خواهد کرد. در حالی که بازیافت، به عنوان یک نگاه دوباره به آنچه ما کهنه و دست دوم و بی استفاده تلقی میکنیم، در واقع همان دید هنری خلاقانهای است که همه آن را ندارند و باید برای پرورش آن تحصیل و تلاش کنیم!