هزینهی هنگفتی که بابت لباس و اکسسوارِ اجراهای بزرگ و اپراهای ماندگار در کشورها میشود، با یک فرهنگ سازی درست و نگاه هنری، به سرمایه و میراث فرهنگی این کشورها تبدیل میشود.
صحنهی تئاترهای بزرگ موزیکال، شوهای برادوی، اجراهای باله، و اپرا، پر است از زرق و برق و تجمل. این زرق و برق در فضاهای تئاتری اپرا شکل، مربوط به لباسها، صحنه و اکسسوار مختلف میشود. گاهی هزینهای که برای یک لباس در اپرا میشود، با درآمد یک شب اجرای آن نمایش در یک تالار بسیار گران قیمت برابری میکند. لباسهایی که پارچههای فاخر، عجیب و چند لایه دارند، لباسهایی که برای شخصیت حیوانات اجرا، طراحی و دوخته میشوند، و لباسهایی که باید بدرخشند، نرم باشند و یا حتی بال داشته باشند! همهی این ویژگیها باعث شده تا میراث فرهنگی لباسهای به جا مانده از اپراهای معروف، یا به موزهها راه پیدا کنند، یا دوباره استفاده بشوند، و یا در مزایدهها به فروش برسند. گاهی نیز این لباسهای دست دوم، زیر قیمت پارچه در حراج فروش میروند!
چرا اپرا؟ چرا فروش لباس های دست دوم؟
هر فصل اجرایی در دنیا که به پایان میرسد، اجراهای جدیدی به مرکز نمایشهای هر کشوری معرفی میشوند. اپراهای بزرگ کشورهای مطرح در زمینهی هنر، هر سال بودجه و سرمایه به تولیدات نوی اپرا اختصاص میدهند. یک اجرای اپرا پر است از بازیگرانی که گاهی نقش یک آدم فضایی، یک موجود خیالی، یا حتی یک کوتوله را بازی میکنند. نقشهایی که ممکن است بعد از سه یا چهار سال دیگر طرفداری نداشته باشند. به علاوه، فضای محدود انبار لباسهای اجرا، اجازهی نگهداری بیش از حد از این لباسهای دست دوم و جاگیر اپرا را نمیدهد. اینجاست که دست اندر کاران تهیهی اجرا و اپرا به فکر فروش لباس های میراث اپرا میافتند.
مدرسهها و اپراها
در کشورهایی همچون آلمان، انگلستان، روسیه و اتریش، فرهنگ تئاتر و هنر اجرایی حرف مهمی برای زدن دارد. در خاطرات یکی فرد انگلیسی عادی، بازی کردن در نقش یکی از کاراکترهای نمایشنامههای شکسپیر، بسیار متداول است. در آلمان، بسیاری از بچهها در دوران دبیرستان، شیطان نمایشنامهی فاست میشوند. این لیست انتها ندارد و این مثالها و اسمهای عجیبشان، بی نهایت هستند. درست است که از کشورهایی با اوضاع اقتصادی مناسب حرف میزنیم، اما اگر تصور کردید که این کشورها سرمایهشان را خرج لباس برای تئاتر بچه مدرسهایها کردهاند، اشتباه کردید. از طرفی خوب میدانید که لباس اجرای این بچهها، اصولا بسیار فاخر و تاریخی و با کیفیت است. این میراث اپرا و تاریخ فرهنگ تئاتر است.
مزایدههایی در دنیا صرفا برای مدارس و به نفع هنر و یا خیریه وجود دارند که طی آن، مدیر آموزشگاه و دست اندرکاران هنری موسسهی آموزشی میتوانند لباسهای فرهنگی معروف که میراث اپراهای پر بازدید، مطرح و با اهمیت است را برای موسسه و شاگردان خود خریداری کنند. این یعنی یک تیر و سه نشان.
تیر اول: انبارهای فرهنگی از اپرا خالی نمیشوند!
از هزینهی هنگفت لباسهای فاخر اجراهای باله و اپرا و تئاتر هرچه بگوییم کم است. این هزینه با وجود فروش خوب اجراها روی دوش انبارها سنگینی میکند. چون همان طور که گفته شد، انبار اپرا و تئاتر باید از اجناس دست دوم قبلی خالی شود تا اجناس دست دوم اپرا و اجرای جدید جای آن را بگیرد. وقتی مدارس یا حتی موزهها در مزایدهها این لباسها را میخرند، در واقع انبارها از فرهنگ و هنر خالی نمیشوند. بلکه فقط این لباسهای دست دوم از یک انبار به انباری دیگر منتقل میشوند.
تیر دوم: کوچولوهای اپرا، لباس دست دوم خواهند داشت!
اگر از واژهی کوچولو استفاده میکنیم، منظور نوپاهای صحنهی تئاتر و اپرا و اجراست. پوشیدن لباس دست دوم یک بازیگر اپرا معروف، شبیه به تن کردن روح استعداد آن فرد است. لازم به توضیح نیست که این کار تا چه حد میتواند به حس گیری بازیگر تازهکار و الهام بخشیدن به یک دانشآموز کمک کند. از طرفی، بار هزینهی جدید را از دوش مووسهی آموشی یا خود دانشآموزان برمیدارد.
تیر سوم: میراث اپرا نمیمیرد!
با فروش لباسها و اکسسوار دست دوم اپرا و اجراهای معروف با موسسات آموزشی، میراث اپرا و تئاتر زنده میماند. هیچ کتاب تاریخیای نمیتواند همچون زندهنگهداشتن داستان و شواهد یک اجرا آن را حفظ کند. با این کار، فرهنگ یک هنر معروف در ذهن و روح دانشآموزان به جا میماند و چون آنها از نردیک میراث یک صحنهی بزرگ را حس کردهاند، ارزش آن را به گروه بعد از خود نیز انتقال خواهند داد.
به طور خلاصه، هزینهی هنگفتی که بابت اجراهای بزرگ و اپراهای ماندگار در کشورها میشود، با یک فرهنگ سازی درست و نگاه هنری، به سرمایه و میراث فرهنگی این کشورها تبدیل میشود. این لباسها و اکسسوار دست دوم به جا مانده از این اپراها، یا به موزهها و انبارهای هنری راه پیدا میکنند و یا در اجراهای مدارس مورد استفاده قرار میگیرند که بهترین راه برای تبلیغ فرهنگ دست دوم و ارزش آن و ترویج آثار فرهنگی و کابرد آنها است.