با تغییر سبک زندگی و نگاه به خرید به منزلهی یک امانت، نه تنها میتوانیم بهتر پاسخگویی حس تنوعطلبی خودمان باشیم، بلکه گامی هم در جهت نجات کرهی زمین برداشتهایم.
همه چیز برای فروش است!
دو واژهی منحصر به فرد، لایف استایل ما را به طرز شگفتآور و شاید خطرناکی تغییر دادند: تولید انبوه، و اینستاگرام! اولی به وفور نعمت جامهی عمل پوشاند و دومی به حس رضایت لحظهای! در دنیایی که تولید انبوه و اینستاگرام با همدیگر شرکت زدهاند، ما در میان انبوهی از وسایلی که نو ماندهاند اما دیگر آنها را نمیخواهیم در حال غرق شدن هستیم.
حتی فقر و احساس عدم رضایتمندی هم با این واژه، معنای جدیدی گرفتهاند. در یک جامعهی متوسط، یک فرد ممکن است لباس بیشتر، وسایل خانهی زیادتر و خرت و پرتهای اضافی بیشتری داشته باشد اما، احساس میکند وقت خرید است چون فشار خون رضایت وی پایین افتاده است. در چنین شرایطی، امانت گرفتن یک ناجی به حساب میآید.
هنوز هم میتوان متنوع بود
اما این مصرف گرایی و تولید انبوه قابل اجتناب هستند؟ پاسخ به این سوال شبیه به پاسخ به سوال ترک اعتیاد است. اعتیاد ترک شدنی نیست، بلکه فقط شکل عادت در فرد معتاد تغییر میکند. عادت مخرب خرید و دورریختن باید در لایف استایل انسان مدرن تغییر کند. در غیر این صورت در آیندهای نه چندان دور همهی ما زیر انبوهی از تولیدات نو که دورریخته شدهاند خفه خواهیم شد. مگر اینکه امانت را جایگزین خرید کنیم! امانت و تنها یک کلمه! خرید نباید یک فرآیند خظی منتهی به زبالهدان باشد. بلکه باید یک گذرگاه برای انتقال جنس به نفر بعدی باشد!
اگر تفکر فروش اجناس و کالاهای مصرفی ما بتواند شکل مطلوب و فراگیری به خودش بگیرد، به طرزی که ما هر چیزی را خریداری میکنیم، آن را یک امانت چند ماهه فرض کنیم که فقط در صورت مراقبت خوب فروش خواهد رفت، یعنی اصل صرفهجویی با تنوع را رعایت کردهایم.
صرفهجویی در بسیاری موارد کلمعهای مقابل تنوع به حساب میآید. اما در اینجا اینطور نیست. در یک فرهنگ که امانت جای خرید منتهی به زباله را گرفته است، ما به عنوان افراد اجتماعی این حق را برای خودمان قائل میشویم که به سرعت کالای مورد نظرمان را تعویض کنیم و نوع دیگری را جایگزین کنیم. زیرا اینکار با شیوهی امانت به جای خرید، دیگر نیاز آنچنانی به سرمایه ندارد، و احساس مسئولیت دورریز و عذاب وجدان بعد از آن نیز حل خواهد شد.
امانتهای بزرگتر
هر خریدی که به نوعی پس از دور ریختن به طبیعت باز نگردد، یک بار اضافی بر کرهی زمین است. ما بسیار شنیدهایم که از کارما، انرژی مثبت در جهان، تغییر سبک زندگی به منظور داشتن یک ذهن بهتر حرف زده میشود. اما اینها همگی تلاشهایی برای جبران اشتباهاتی هستند که منجر به صدمات و آسیبهای شدیدد به فضای زندگی ما شده است. همانطور که عقل سالم در بدن سالم است، یک زندگی خوب در یک شرایط محیطی مطلوب روی یک سیارهی قابل سکونت امکان پذیر میشود.
اگر ما برای تغییر سبک زندگی خودمان فکری نکنیم، به زودی کرهی زمین به یک سیارهی غیرقابل سکونت تبدیل خواهد شد آن هم در شرایطی که جایگزینی هم برای سکونت پیدا نشده است. راه حل پیش روی ما حتی راه حلی نیست که باعث بشود انتخابی بین خوب و بد داشته باشیم. این یک پیشنهاد فوقالعاده است. اگر ما به خرید به دید یک امانت برای فروش نگاه کنیم، مزایایی به دست میآوریم که در نهایت هم به نفع حس تنوعطلبی و مالکیت خودمان است و هم به نفع کرهی زمین. کرهی زمین نیز درست مثل خریدهای ما عمل میکند و امانتیست برای انتقال به نسلهای پس از ما. بهتر است شبیه به یکی از خریدهای دورریختنی خود با آن رفتار نکنیم.
امانت بگیرید، و خوب بفروشید
با اینکه هر تغییری در ابتدای راه سخت و طاقتفرسا به نظر میرسد، اما به محض تبدیل شدن به عادت، تاثیرات خودش را خواهد گذاشت. تغییر سبک زندگی مصرفگرایی نیز کار سادهای نیست. انسانها در شهرهای بزرگ دنیا چنان درگیر تولید انبوه و سرعت سرسامآور تولیدات هستند که حس تنوعطلبی آنها دیگر سیری نمیپذیرد. در حالی که راه حل نگاه به خرید با دید امانت میتواند چارهی کار باشد. اگر هر کدام از ما هر جنسی را که میخریم به دید امانتی برای فروش بهتر ببینیم، هم میتوانیم سریعتر دارایی خود را بفروشیم، هم سریعتر با پول آن چیزهای جدید و جایگزین بخریم و هم کرهی زمین را از شر آشغالهای غیرقابل بازیافت راحت کنیم.