نگاهی به چگونگی برخورد با اجناس دستدومی در ژانرهای مختلف ادبی و بررسی اهمیت وجود این مثالها.
داستان یک دنیا
ادبیات بیش از تاریخ یک کشور گویای احوال آن ملت در دورهای به خصوص است. اگر ادبیات ماندگار و مهم یک ملت، به شکل مداوم در قرنهای پیای دربارهی اهمیت یک موضوع حرف بزند، حقیقت امر تقریبا واضح خواهد بود. حالا تصور کنید ادبیات مهم چندین و چند کشور در مورد یک موضوع به خصوص، بارها و بارها و به شکلهای مختلف بنویسند. موضوع اشیا و لباسها و به طور کل، فرهنگ دستدومی، یکی از همین موضوعات است. چه بسیار داستانهایی که در ژانرهای مختلف، به نوعی با یک جنس دستدوم، فرهنگ خرید دستدوم و یا فروشگاههای دستدوم سر و کار دارند. در این مقاله، به بررسی چند ژانر و چگونگی مطرح شدن موضوع فرهنگ دستدومیها در ادبیات میپردازیم.
دنیای فانتزی اشیاء گمشده
وقتی بحث دنیای فانتزی به میان میآید، قدمت و سن و سال و تاریخ، از مهمترین ابزارهای زبانی ادبیات این ژانر هستند. ورود قهرمان داستان به دنیای عجایب، معمولا از طریق یک شیء امکانپذیر میشود. شیئی که یا در زیرزمین یک خانه میان انبوهی از وسایل قدیمی پیدا میشود. یا در بازار مکاره، شبیه به یک وسیلهی نسبتا بیارزش در کنار سیلی از وسایل دیگر برای فروش گذاشته شده. و یا حتی میراثی که از یک شخص متوفی به نسلهای بعدی میرسد. یکی از بهترین نمونههای این نوع میراث سه جایزهی یادگاران مرگ در مجموعهی هری پاتر نوشتهی جی.کی.رولینگ است که به نوعی اهمیت داشتههای مهم پیشین را در نجات آینده نشان میدهد. سه وسیلهای که هرچند ممکن است بیاهمیت یا بیکیفیت جلوه کنند، اما مهمترین ابزار دست قهرمان برای شکست نیروی شر هستند. نشانهای از فرهنگ دستدومی برای نجات کرهی زمین!
ترس از ارواح در عروسکها
اما در بحث اجناس دستدوم، همیشه تردید و شک و بددلی عجیبی در مورد خرید آنها وجود دارد. ناشناخته بودن صاحب پیشین وسیله، یکی از موضوعاتی است، که ژانر دلره یا ترسناک را زنده نگه میدارد. ارتباط جالبی که تا حدودی به فرهنگ اشتباه ترس از خرید دستدوم هم دامن میزند. در یکی از مقالههای همین وبسایت، درمورد ترس از صاحب پیشین کالای مورد نظر حرف زده شد. در آنجا گفتیم که در بسیاری موارد، ما به دلیل عذاب وجدان اشتباه ناشی از حس تصاحب وسیلهی شخصی دیگر، جنس مورد نظر دستدوم را نمیخریم.
این دلهره آنقدر واقعیت دارد که سازندگان فیلمهای ترسناک و نویسندگان داستانهای ژانر وحشت از آن برای پیش بردن قصه استفاده کنند. داستان عروسک آنابل، و یا کفشهای جادویی قرمز هر دو از نمونههای قدیمی ترس از مالک پیشین در ادبیات هستند. نمونههایی که نشان میدهند مالک اصلی این اجناس رضایتی در مورد فروششان ندارد. این نمونه را در خانههای تسخیرشدهی فیلمهای ترسناک نیز زیاد دیدهایم: خانههایی با متراژ بسیار بالا در یک منطقهی دنج که اتفاقا قیمت بسیار ارزانی داشتهاند! اینها نمونههایی از برداشت اشتباه در خرید و فروشی مرغوب در بازار دستدومیهاست!
کارآگاهها و سرنخها
مجرم همیشه سرنخ را جلوی چشم پنهان میکند! این یک اصل مهم برای افرادی است که عاشق ژانر جنایی و داستانهای کارآگاهی هستند. گاهی سرنخ، خود مورد پنهان شده است. در میان آثار دستدوم، لباسهای دستدوم، وسایل دکوری دستدوم، و یا حتی میراثی مثل یک خانهی دستدوم میتوان سرنخهای زیادی را پنهان کرد و آنها را عادی جلوه داد. ادبیات، بیشتر از خود ما به ذات ما آگاه است. ما آدمها کمتر به دنبال ارزش واقعی چیزهای مختلف هستیم. در حالی که گاهی یک دزد یا شیاد، زودتر از یک فرد عادی متوجه ارزش یک جنس دستدوم میشود و میتواند آن را بسیار معمولی جلوه بدهد. یا از معمولی بودن این اجناس، و البته احساس پاکی و معصومیت و نادیدهگرفته شدنی که به افراد میدهند استفاده میکند تا از آنها برای پنهان کردن سرنخ جرمش استفاده کند.
یک عشق و یک میراث
چند رمان عاشقانه میشناسید که پر است از نامههای دستدوم گمشده؟ چند داستان غمانگیز میشناسید که یک گردنبند، یک سنجاقسر، یک پلیور، یک حلقهی ازدواج گمشده و یا فروخته شده در آنها مسیر یک عشق را کاملا تغییر داده است؟ اما در این ژانر دستدومها شوم نیستند؟ خیر!
قالب این داستانها کالای دستدوم هرچه که باشد، شبیه یک واسطه برای تقدیر عاشق و معشوق داستان بازی میکند. داستان درواقع بر محور شیء دستدوم و رسیده از عاشق به معشوق میگردد. البته، ناگفته نماند که همین جنس دستدوم، میتواند در همین داستان عاشقانه، رنگ و بوی جنایی، ترسناک یا حتی فانتزی نیز به خودش بگیرد!
جنگ و صلح
پس از ژانر فانتزی، یکی از ژانرهای پرطرفدار اجناس دستدوم، آنهایی است که مرتبط با جنگ و دوران صلح است. داستانهای پیرامون جنگ، پر از وسایلی هستند که به فروش رفتهاند و صاحبشان را با تقدیر جدیدی رها میکنند. وسایلی که شبیه به یک پل بین دوران آرامش قبل از طوفان، و دوران افسردگی بعد از آن عمل میکنند تا آدمها را سرپا نگه دارند. ادبیات روسی و فرانسوی پر است از مثالهایی با بار فرهنگ ناب دستدومی برای پیدا کردن هویت گذشتهی آدمها.
همهی ادبیات دستدومی
داستانها، با هر ژانری، مجموعهای از فرهنگ و تاریخ و آنچه که باید باشد و نیست هستند. در این بین، زیبایی به تصویر کشیدن فرهنگ نگاه به اجناس دستدومی شاید یادمان بیاورد چقدر این دغدغه در تمام دورانها حائز اهمیت بودهاست. مسپلهای که امروز بیش از هر وقت دیگری نیاز به توجه دارد.