همه چیز در مورد هوش هیجانی
هوش هیجانی شناخت و کنترل عواطف و هیجانهای فردی است. هوش هیجانی بالا باعث میشود فرد عواطف و هیجانهای فردی خود و دیگران را شناسایی کرده و به راحتی به مدیریت و کنترل آنها بپردازد. برای آشنایی بیشتر همراه ما باشید.
تعاریف مختلف از هوش هیجانی
1) هوش هیجانی؛ توانایی شناخت و کنترل هیجانات خود و دیگران
در چند سال گذشته تعاریف مختلفی از هوش هیجانی که به هوش احساسی نیز گفته میشود، ارائه شده است. اما به طور کلی میتوان هوش هیجانی را شناخت عواطف و هیجانهای فردی و پس از آن توانایی کنترل آنها معرفی کرد.
با توجه به این تعریف کلی فردی که دارای هوش هیجانی است قادر خواهد بود عواطف و هیجانهای فردی خود و دیگران را شناسایی کرده و به راحتی به مدیریت و کنترل هیجانات و عواطف بپردازد.
2) هوش هیجانی؛ توانایی سازگار شدن
تعریف سادهتری نیز در مورد هوش هیجانی وجود دارد. برخی از روانشاسان هوش هیجانی را توانایی سازگار شدن معرفی کردهاند.
حال این توانایی میتواند در مورد هر چیزی اتفاق افتد به عنوان مثال توانایی در کنترل خشم، مدیریت گروه انسانی، حل مسائل زندگی، همدلی با دیگران، صبر و تحمل در شرایط مختلف و … از جمله خصوصیات فردی است که دارای هوش هیجانی است.
جالب است بدانید بسیاری از روانشاسان هوش هیجانی (EQ) را از ضریب هوشی (IQ) متفاوت دانسته و معتقد هستند هوش هیجانی از اهمیت بیشتری نسبت به ضریب هوشی برخوردار است.
مولفه های هوش هیجانی
با توجه به تعاریف و توضیحاتی که در مورد هوش هیجانی بیان شد، «دانیل گلمن»، یکی از معروفترین روانشناسان آمریکایی و نویسنده کتاب «هوش هیجانی» در سال ۲۰۱۷، پنج مولفه برای هوش هیجانی تعریف کرده است.
طبق تعریف این روانشناس آمریکایی که بهترین و جامعترین تعریف از هوش هیجانی را تا به امروز ارائه داده است، در هر فردی که هوش هیجانی داشته باشد، پنج مهارت ارزشمند وجود دارد.
خود آگاهی
طبق ادعای گلمن خودآگاهی یا آگاهی از خویشتن، مهارتی است که فرد توسط آن میتواند به نقاط ضعف، قوت، انگیزهها و ارزشهایش پی برده و در عین حال قادر باشد تاثیری که بر دیگران میگذارد را شناسایی کند.
خود مدیریتی
دیگر توانایی فرد در هوش هیجانی، مدیریت کردن خود در لحظاتی است که فرد در شرایط خاص، پرتنش، سخت و حتی آزاردهنده قرار دارد. چنین توانایی به او کمک میکند تا بتواند به راحتی به مدیریت رفتار و تصمیمی که در لحظه میگیرد بپردازد و هیجانات و احساسات خود را در لحظه کنترل و مدیریت کند.
خود انگیزشی
سومین مهارت هوش هیجانی در افراد، توانایی انگیزه دادن به خود است. چنین فردی میتواند برای رسیدن به هدف یا اهدافی که درنظر دارد، رسیدن به موفقیت را انگیزه قرار داده و حتی با شکست نیز این انگیزه را از دست ندهد.
دیگر آگاهی (همدلی)
دیگرآگاهی یا همدلی چهارمین مهارت در هوش هیجانی است که فرد بتواند احساسات و هیجانات دیگران را همانگونه که در او است درک کند. درواقع خود را جای دیگران قرار دهد و از دید آنها به جهان نگاه کند.
دیگر مدیریتی (مهارت اجتماعی)
دیگرمدیریتی آخرین مهارتی است که در افراد بهرهمند از هوش هیجانی وجود دارد. این گونه افراد قادر خواهند بود رابطهای صمیمی و دوستانه با دیگران برقرار کنند تا از این طریق آنها را در مسیر و سمتی که دوست دارند، سوق دهند.
چرا به هوش هیجانی نیاز داریم؟
حال که به صورت کامل متوجه شدید هوش هیجانی چیست و به مهارتها و ویژگیهای فردی که بهرهمند از هوش هیجانی است پی بردید، ممکن است این سوال ایجاد شود که آیا به هوش هیجانی نیاز داریم؟ هوش هیجانی طبق نظریات جامعهشناسان و روانشناسان اهمیت قابل توجهی در زندگی و کسبوکار انسانها دارد.
اهمیت هوش هیجانی در زندگی
با تعاریفی که از هوش هیجانی شد، شاید تصور کنید هوش هیجانی تنها برای افرادی که دائما با دیگران در ارتباط هستند از اهمیت بالایی برخوردار است. اما این یک تصور کاملا اشتباه است چرا که میتوان هوش هیجانی را همانند یک اکسیر ضروری برای داشتن یک زندگی متعادل درنظر گرفت.
اهیمت هوش هیجانی در زندگی انسانها به دلیل تاثیری است که آن بر زندگی وارد میکند. روانشناسان معتقد هستند هوش هیجانی در تمامی جنبههای زندگی انسانها تاثیر مستقیم و قابل توجهی میگذارد. به گفته ایشان با هوش هیجانی میتوان از سلامت جسمی، سلامت روانی و روابط بهتری بهرهمند شد.
همچنین هوش هیجانی کمک میکند تا بتوانیم در حل منازعات و رسیدن به موفقیت، بهتر از گذشته عمل کنیم.
هوش هیجانی؛ اکتسابی نه مادرزادی
روانشناسان بارها تاکید کردهاند که هوش هیجانی مختص عدهای خاص از افراد یک جامعه نیست یا هوش هیجانی مادرزادی نبوده و همه میتوانند آن را بهدست آورند. با توجه به تکنیکهای زیر میتوان هوش هیجانی را در خود ایجاد و تقویت کرد.
احساسات را سرکوب نکنید
متاسفانه بیتوجهی به احساسات و سرکوب آنها باعث میشود وضعیت نامناسبی در زندگی فردی ایجاد برای خود ایجاد کنیم. با نادیده گرفتن احساسات، تنها آنها را غیر کنترلتر میکنیم.
مثلا زمانی که به موضوعی خاص واکنش شدید نشان میدهید، قطعا دلیل مهمی پشت این رفتار وجود دارد و احتمال وجود مسئلهای حل نشده در گذشته است.
پس برای حل این مشکل بهتر است آرامش را حفظ کرده و دلایلی که ممکن است باعث بروز این احساسات شده است. آنها را بشناسید و برای برطرف کردن هر کدام، به دنبال راهکار باشید.
بلافاصله واکنش نشان ندهید
هر زمان با چالشی مواجه شدید فورا واکنش نشان ندهید. هرچند واکنش نشان دادن امری است کاملا ناخودآگاه ولی متاسفانه با این به سرکوب احساسی در خود میپردازید. بهترین راه حل شناخت محرکهای احساسی است. با آگاهی از محرکهای احساسی میتوان راههای جلوگیری از بروز آنها را شناخت.
تواضع را تمرین کنید
غرور و خودپسندی از بدترین صفاتی است که باعث میشود خود را نسبت به دیگران برتر و بهتر تصور کنیم. رفتاری که نتیجهای جز ندیدن ایرادهایمان درپی نخواهد داشت.
بهتر است به جای آنکه به قضاوت کردن دیگر بپردازیم، از دید آنها به موضوع نگاه کنیم. خود را جای آنها بگذاریم و واکنشی که نشان میدادیم را درنظر بگیریم.
با این کار میتوان احساسات و افکار دیگران را درک کرد و همچنین به راهحلهای جدید در رابطه با برخورد با مشکلات و مسائل مختلف دست یافت.
پرواضح است که هوش هیجانی را با تمرین و به مرور زمان میتوان آموخت فقط کافی پشت کار داشته باشید.
چگونه کارمندی استخدام کنیم هوش هیجانی بالا داشته باشد
همانگونه که بیان شد، هوش هیجانی در زمینه کسبوکار نیز دارای اهمیت ویژهای است. دلیل این امر نیز منفعتی است که کارکنان، مدیران و رهبران کسبوکار در زمینههای مختلف از هوش هیجانی بالا در محیط کاری میبرند.
بنابراین بیشتر مدیران کسبوکار به دنبال استخدام و جذب افراد با هوش هیجانی بالا هستند. توصیه میکنیم هنگام بررسی سابقه متقاضیان کار، سوالات زیر را مطرح کنید و با توجه به پاسخ آنها، میتوانید متوجه شوید چه کسی هوش هیجانی بالایی دارد.
· در مواجهه با استرس ناشی از کار چه میکند؟
· علت بروز اختلاف با مدیر یا همکار چیست؟
· در صورت رهبری پروژه، چگونه به مدیریت زمان خود و حجم کار دیگران میپردازد؟
· آیا از نتیجه عملکرد خود و دیگران در پروژهای که رهبری کردید، راضی است؟
پاسخی که متقاضی کار در برابر هر کدام از سوالهایی که پرسیدهاید، میدهد، میتواند در شناخت شخصیت وی و آگاهی از میزان هوش هیجانی او بسیار موثر باشد.
چگونه هوش هیجانی را افزایش دهیم؟
با توجه به شناختی که از هوش هیجانی بهدست آمد، بدیهی است که هر فردی بخواهد هوش هیجانی خود را افزایش دهد. از جمله بارزترین دلایل این امر نیز میتوان به کمک قابل توجه هوش هیجانی به کسب توانایی و مهارتهای لازم برای درک بهتر دیگران، بهدست آوردن موفقیتهای مختلف در زندگی شخصی و کاری، کنترل احساسات خود و دیگران اشاره کرد.
با دقت بیشتری رفتار دیگران را زیر نظر بگیرید
برای آنکه بتوانید رفتاری درست و قابل قبول با دیگران داشته باشید، بهترین کار این است که به طور دقیق به رفتار، گفتار و واکنشهای خود و دیگران بنگرید. شتابزده عمل نکنید، تصمیم نگیرید و بدون آگاهی از تمامی حقایق و درک شرایط، دیگران را قضاوت نکنید.
شنونده خوبی باشید
متاسفانه شتابزدگی و عجله در انجام هر کاری نتیجه خوبی ندارد. سعی کنید پیامهای کلامی و غیر کلامی را به خوبی بشنویم. مثلا به حرکات و حالت بدن افراد در زمانی که شاد، بیحوصله یا غمگین هستند، توجه کنید.
تمرین کنید فروتن باشید و این خصلت را در گوش دادن به دیگران بهکار ببرید. به حرفهای دیگران به خوبی گوش کنید و با این کار تمرکز خود روی آنها را بالا ببرید.
خود را بهتر بشناسید
اگر شناخت کاملی از خود نداشته باشید، قطعا نمیتوانید هوش هیجانی را در خود تقویت کنید. یکی از پنج مولفه مهم هوش هیجانی، خودآگاهی است. برای برقراری ارتباطی تاثیرگذار، قوی و کارآمد با دیگران، ابتدا باید بتوانیدخود را درک کنید تا به درک مناسبی نسبت به دیگران دست یابید.
مسئولیت پذیر باشید
با تقویت حس مسئولیتپذیری میتوانید گام بزرگی در افزایش هوش هیجانی خود بردارید. باید در صورتیکه اشتباه کردید، به فرد یا گروهی صدمهای رساندید پاسخگوی رفتار و اعمال خود باشید و با پذیرفتن مسئولیت اشتباهی که مرتکب شدید، تبدیل شدن به انسانی قوی را تمرین کنید.
خیلی متشکرم