در حالی که کرونا مسئله اصلی این روزهای دنیا است، اخباری در مورد پیش بینی آن در برخی فیلمها و کتابها دست به دست میشود.
یکی از ژانرهای محبوب داستانی، تریلر و البته ژانر علمی تخیلی است. در تاریخ داستاننویسی، چه در مورد کتاب و چه فیلم و سریال، موضوعاتی درمورد شیوع بیماریهای عجیب و غریب و کشنده کم نبودهاند. در حالی که کرونا ساز و کار دنیا را فلج کرده است، بسیاری از افراد به دنبال ریشههای این بیماری، راه حلهای مواجهه با آن یا ریشه کردن آن، و یا حتی به دنبال نشانههایی از وقوع آن در گذشته هستند. با وجود اینکه داستانهای مشابه کرونا در عرصه هنر کم نیست، این سه فیلم، سریال و کتاب زیر، حرفهای زیاد دیگری برای گفتن دارند.
شیوع کرونا، شیوع 2011
جدا از بحث پیشبینی کرونا، فیلم شیوع از یک جهت دیگر نیز بسیار جالب توجه است. بحث شعار فیلم حالا دیگر معنای بهتری میدهد. فیلم شیوع، contagion، در سال 2011 اکران شد و با وجود پر ستاره بودن، از اقبال گیشهای برخوردار نشد. شعار این فیلم این است: هیچ چیز مثل ترس، سریع شیوع پیدا نمیکند!
فیلم با مرگ یک امریکایی که تازه از هنگ کنگ بازگشته شروع میشود. کم کم بیماری فراگیر میشود و حتی افرادی که خودشان مخالف قرنطینه کردن شهر هستند را نیز درگیر میکند. از شوهر بیماران متوفی، تا سیاستمداران، خبرنگاران، و البته دانشمندان، همه به دنبال دلایل شیوع این بیماری و البته راههای مقابله با آن هستند. در انتهای فیلم مشخص میشود که دلیل شیوع این بیماری کشنده ریوی، خوردن خفاش بوده و از چین شروع شده است! همین امر باعث شده تا در دنیا همه باور کنند فیلم شیوع، در واقع داستان کرونا بوده و به اشتباه مورد توجه قرار نگرفته است.
از نکات جالب این فیلم بحث شایعات و خود بیمار پنداری است که به همراه بیماری شایع میشود. اتفاقی که در حال حاضر همگام با شیوع کرونا در حال گسترش است. همانطور که در فیلم، گسترش ترس و دلهره اوضاع کنترل بیماری را کاملا به هم ریزد، در دنیای واقعی نیز، شایعات و دلهره پیرامون بیماری کرونا، در حال به هم ریختن نظم زندگی در بسیاری نقاط دنیاست.
در این فیلم بازیگران خوش نامی مثل کیت وینسلت، ماریان کوتیارد، گوئینیت پالترو، جود لا، و مت دیمون ایفای نقش میکنند. کرونا هر چقدر به ضرر همه عمل کرد، برای دیده شدن مجدد این فیلم خیلی خوب بود.
سیمپسونها نیز کرونا گرفتند
این کارتون کمدی امریکایی از سالهای خیلی دور میهمان خانههای امریکاییها بوده است. اما جدا از بحث جذابیتهای داستانی، خیلی افراد سیمپسونها را میبینند تا از آینده سر در بیاورند. در بین پیشبینیهای سریال سیمپسونها میتوان به شیوع کرونا، ریاست جمهوری دونالد ترامپ، مرگ کوبی برایانت، فاجعه یازدهم سپتامبر، و سخنرانی جنجالی محیط زیستی گرتا تونبرگ اشاره کرد.
در یکی از قسمتهای سریال سیمپسونها در سال 2010، پدر سیمسونها با باز کردن یک جعبه ارسالی از چین دچار یک بیماری تنفسی مرگبار میشود. این بیماری را، کارگران چینی با فوت کردن در بستههای ارسالی ایجاد میکنند. این بیماری بی نهایت به کرونا شباهات دارد.
در حالی که پیشبینیهای سریال موفق سیمپسونها بسیار عجیب و دقیق اتفاق میافتد، این سوال ایجاد شده است که نویسندگان این سریال از کجا از شیوع کرونا اطلاع داشتهاند.
کرونا از دید چشم تاریکی
اما، کتابها به دلیل کمتر دیده شدن، کمتر از فیلم و سریال جنجال به پا میکنند. مگر اینکه فیلم یا سریالی از روی آنها ساخته شود. و یا مثل کرونا، اتفاقی باعث شود تا اسم آنها حسابی گل کند. این همان داستانی است که برای چشم تاریکی اتفاق افتاد.
این کتاب که در سال 1981 نوشته شده است، درباره بیماریای به نام ووهان 400 است که شبیه به یک بیماری تنفسی عمل میکند و در آزمایشگاههای ووهان ساخته میشود. کرونا نیز از ووهان چین شروع شد با این تفاوت که ظاهرا از خفاش به انسان سرایت کرده است.
در این کتاب نوشته شده که این بیماری در سال 2020 در دنیا فراگیر خواهد شد و حتی تاریخ دقیق شکل گیری آن در ووهان نیز با تاریخ دقیقا سرایت کرونا در ووهان برابری میکند.
نکته دیگر این است که بسیاری معتقدند در سال 2016 این کتاب یک بار دستکاری شده و نام بیماری که گورکی بوده است به ووهان تغییر پیدا کرده. حتی با این فرض باید گفت که سر و کله کرونا در سال 2016 هنوز پیدا نشده بوده است. ضمن اینکه، گورکی، برگرفته از نام ماکسیم گورکی نویسنده روس است، که از یک بیماری شبیه به ذات الریه در روسیه درگذشت. کرونا، شباهتهای بسیار عجیبی با ذاتالریه دارد. نظر شما چیست؟ این ها پیشگویی هستند، یا هشداری از پیشینیان ما؟ بد نیست این را هم در نظر بگیرید که ظاهرا بیماری ووهان 400 برای این امر ساخته میشود تا با از بین بردن افراد ضعیف جوامع، کمی از فشار اقتصادی را سبک کند! کاری که ظاهرا کرونا هم در حال انجام آن است.