نقاشی، نقش تصورات، واقعیات و احساسات ما بر روی بوم و به وسیله رنگ است. در حالی که ترس برای هرکس یک معنای مجزا دارد، برخی ترسها بر بوم نقاشی، دلهره بر جان همه میاندازد.
نقاشی از آن آثار هنری و فرهنگی است که از روزهای اولیه بشر همراه و عصای دستش بوده است. ترس هم همیشه و هر جا از دیگر احساسات آدمی جلوتر بوده و مدام برایش راه مشخص میکرده است. هر کدام از ما، بنا بر فرهنگی که در آن بزرگ شدهایم، خانواده ما، شرایط زندگی ما و تجربیاتمان، دارای ترسهای مختلفی هستیم. ترس، مستقیم با تمایل به بقا ارتباط دارد. نقاشی، وسیلهای برای ثبت است. این ثبت با هر رنگ و لعابی که باشد، یک شکل مجزا ترس را از خودش به جا میگذارد. در حالی که معیار ترسناک بودن یک اثر نقاشی ممکن است برای افراد متفاوت باشد، در این جا 5 اثر که در دنیا به آثار ترس معروفند را برای شما معرفی میکنیم.
نقاشی کابوس (بختک) اثر ترس از هنری فوسِلی
ترس از کابوس، یکی از متداولترین ترسهای دنیاست. نقاشیهای زیادی رویاها و کابوسهای ما را به تصویر میکشند. از طرفی، دنیای خواب و رویا، خودش پر از رمز و راز است و اتفاقاتی عجیبی برای هر شخص به همراه دارد. این فضای ناشناخته، به گفته فروید، فضای تجربه هر آن چیزی است که از آن میترسیم. شاید به همین دلیل نقاشی کابوس فوسلی برای فروید، روانشناس معروف، بسیار جذاب بود.
نقاشی کابوس، دختری را نشان میدهد که در بیگناهترین و معصومترین حالت، اما با فضای ترس، لبه تخت به خواب رفته. موجودی شیطانی روی سینه او نشسته است و از حالت دهان دختر میشود حدس زد که نفس کشیدن برایش سخت شده. در انگلیسی Mare به معنای بختک است. ارتباط نفستنگی باکابوس و ترس، در این نقاشی منحصر به فرد به خوبی نشان داده شده است.
نقاشی شوک کننده و ترسناک بریدن سر هلفرنس توسط جودیث
نقاشی گاهی به جز ثبت تاریخ، برگی از تحولات ذهنی نقاش نیز هست. چه کسی میتواند ترس را به بهترین شکل به تصویر بکشد. احتمالا کسی که از همه بیشتر ترسیده و یا از همه بیشتر ترسانده باشد. نقاشی بریدن سر هلفرنس، در واقع یک مجموعه دو تایی است. جودیث در این نقاشی در حال خفه کردن و بریدن سر هلفرنس، ژنرال سوری است.
سبک کاراواجو در نقاشی، کشیدن لحظه اصلی هراس بود. در این تصویر سه واکنش مختلف در یک لحظه پر از ترس و آشوب را میبینیم، تصویر بسیار ترسان و مضطرب قاتل (جودیث)، تصویر بسیار شوکه شده و ترسان مقتول (هلفرنس) و تصویر بیتفاوت و کمی بی حالت ناظر ماجرا که برخی آن را به حضور شیطان تعبیر کردهاند.
نقاشی ترس بر بدن سترن، زمانی که پسرش را میبلعد
نقاشی معروف فرانسیسکو گویا هوز از نظر شخصی من، ترسناکترین، پرالتهابترین و البته منزجرترین نقاشی تاریخ است. گویا در این نقاشی پدری را به تصویر میکشد، که از ترس از دست دادن قدرت، پسرش را میخورد.
نقاشی فقط ترس سترن (خدای زحل) را به تصویر نمیکشد، بلکه ترس او از بدبختی، بیچارگی و چشمان درمانده و ضعیف او را به تصویر میکشد. تصویری که در مقایسه با نقاشی معادلی که توسط روبن کشیده شد، یک سر و گردن بالاتر است.
سر پر از ترس مِدوسا بر دستان نقاش کاراواجو
نقاش وقتی ماهر باشد، اثرش برند هم میشود. از مدوسا چقدر میدانید؟ الههای که بر اثر یک طلسم موهایش تبدیل به مار شد و نگاه مرگباری پیدا کرد. او به هر کس نگاه میکرد، فرد را تبدیل به سنگ میکرد. و این سمبل برند ورساچه شد! از سمبل و ورساچه جدا شوید و برگردید به دنیای ترسناک رنگ روغنها.
نقاشی مدوسای کاواراجو، در واقع تصویر آخرین لحظه زندگی او قبل از قطع شدن سرش توسط پرسئوس است. زیبایی این نقاشی ترس چشمان مدوسا است. پرسئوس برای کشتن مدوسا که با نگاهش همه چیز را به سنگ تبدیل میکرد، از یک سپر استفاده کرد که روی آن آینه بود. نقاشی کاراواجو در واقع ترسی است معماگونه بین ترس از مرگ، یا ترسی که مدوسا از دیدن خود به جان خرید!
نقاشی چهره جنگ با ترس از سالوادور دالی
نقاشیهای سالوادور دالی، همگی تا حدودی متاثر از جنگ جهانی دوم هستند. سبک فراواقعگرایانه او اما در سیمای جنگ، عجیب واقعی نشسته و ترس را خیلی به وضوح در یک جمجمه خالی نشان میدهد. به نظر بسیاری منتقدین، این ترسناکترین نقاشی تاریخ است، چون در کالبدی که باید انسان از جمجمه یک آدم مرده بترسد، هیچ چیز جز پوچی نمیبیند.